نگاهی به فیلم شادروان| خلق موقعیتهای خندهدار بدون داستانی گیرا
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۵۳۴۹
مشکل اصلی فیلم فقدان یک درام و گرهای است که بتواند ماجرایی را برای ۹۰ دقیقه روایت کند برای همین فیلم تمام بار خود را روی موقعیتهای خندهدار فیلم گذاشته است. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: شادروان میتوانست یک فیلم درام داستانی جذاب و پرنشاط در جشنواره فیلم فجر باشد که حالا بخاطر نداشتن داستان قوی و گرهای که بتواند فیلم را سرپا و پرکشش نگه دارد، بار خود را روی موقعیتهای کمدی گذاشته و با خلق لحظات خندهدار مخاطب را با خندیدن همراه خود میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شادروان مانند فیلمی مثل مهمان مامان اگر میتوانست با فضاسازی صرف و خرهپیرنگهای آدمهای فیلم یک روز یا یک شب از ماجرای فوت حسن را به تصویر میکشید، کار قابل تحسینی از آب درمیآمد. اما خردهپیرنگها نیز در فیلم کمکی به ایجاد فضا نمیکنند و همه فیلم را شوخیهای کلامی به دوش میکشد.
بنظر میرسد که موقعیتسازی و صرفاً تمرکز برای داشتن برای موقعیتهای شاد و خندهدار دلیلی برای ساخت فیلم شده است خصوصاً آنکه نهاد پشتیبان فیلم نیز توجه جدی بر محتوا و کار فرهنگی دارد. بنابراین ساخت فیلمی برای ایجاد نشاط در جامعه در اولویت قرار میگیرد اما پرداخت فیلمنامه و داستان مورد بصورت جدی خیر. مشخصاً شادروان قبل از اینکه بخواهد در فیلم و کارگردانی مورد نقد قرار بگیرد، بخاطر فقدان یک داستان و درام مورد نقد است.
خرده پیرنگ آهو دختر افغانستانی فیلم در کنار ماجرای اصلی نه مکمل است و نه کمک دیگری میکند. صرفاً قرار است تا روند فیلم را ادامه دهند و تصویری مردانه و غیرتی از نادر با بازی سینا مهراد بسازد که با پایان فیلم معلوم میشود که پیام معنایی فیلم نیز همین باشد. اگرچه سبک و حس و حال این خاتمه بطور کلی با فضای فیلم متفاوت است و این چرخش یکباره در انتهای فیلم جای سؤال برای مخاطب میگذارد.
اما کارگردانی حسین نمازی در لوکیشنی اینچنین، یعنی خانهای نه چندان بزرگ با جمعیتی زیاد در آن قابل قبول است. بازیهایی که نمازی از بازیگران گرفته از شوخیها تا رفتارهای آنها در قبال یکدیگر برای شکلدهی به خانوادهای پایینشهری که با معضلات مالی دست به گریباناند خوب از آب درآمده است. حس همدلی و همراهی آنها برای حل مشکلات دلگرمکننده است و در کنار لحظات خندهدار فیلم دلچسب میشود اما همانطور که اشاره شد، افسوس که داستان و درام فیلم محملی قدرتمند و مناسب برای تکیه این موقعیتها نیست و آنها جداگانه مانند کلیپهای خندهدار مخاطب را همراه خود میکند.
در پایان این سؤال را باید از کارگردان پرسید که اگر شادروان با این حجم از خنده و موقعیتهای بامزه که هدف اصلیش خندادن است کمدی نیست، پس کمدی چه فیلمی است؟
کارگردان "شادروان": فیلم حس خوبی به مخاطب میدهد اما کمدی نیستنمازی: "شادروان" ملودرامی شیرین است / واکنش رضا رویگری به ادعای آقازاده بودن تهیهکننده "شادروان"انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر فیلم های جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر فیلم های جشنواره فیلم فجر خنده دار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۵۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
به ویژه اینکه تعدادی از آنها شهرتی جهانی داشته و میتوانند پای آثار نمایشی تولید شده در این چارچوب را به بازار جهانی باز کنند. موضوعی که چندان مورد توجه سینمای ایران قرار نگرفته و اندک آثار تولید شده در این باب نیز متعلق به تلویزیون بودهاند. فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که به نوعی محصول مشترک ایران و ترکیه به حساب میآید، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در این رابطه است که به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و در هفته نخست رکورد فروش ریالی و تعداد تماشاگر را شکسته است.
فتحی که تجربه تولید آثار تاریخی در قاب کوچک را داشته، در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی وی را به تصویر کشیده که از کشش دراماتیک مناسبی برخوردار است. فرهاد توحیدی که یکی از قدیمیترین فیلمنامهنویسان پس از انقلاب به حساب میآید در «مست عشق»، مولانا و شمس تبریزی را به عنوان ستونهای فیلمنامه قرار داده و قصه را با محوریت این دو پیش میبرد. قصهای شخصیت محور که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانک جذاب را به آن گره میزند.
توحیدی در پرده نخست، قصه را با یک حادثه آغاز کرده و سوالی را پیرامون ناپدید شدن شمس تبریزی مطرح میکند. سپس با یک فلاشبک به گذشتهای نه چندان دور رفته و برخورد مولانا و شمس را کلید میزند که سرانجام به یک نقطه عطف میرسد. جایی که مولانا مجذوب شخصیت پیچیده و خاص شمس شده و نگاهاش به جهان تغییر میکند. در نیمه میانی، توحیدی روی حسادت به عنوان یکی از تمهای فیلمنامه مانور داده و موانعی را بر سر راه مرید و مراد قرار میدهد تا از بار تنش حاکم بر آن کاسته نشود. در این بین رفت و برگشتهای زمانی هم رخ میدهد که از ساختار قصه بیرون نزده و تماشاگر را سردرگم نمیکند. در واقع این ساختار غیرخطی برای آن است که تکههای پازل قصه کنار یکدیگر قرار گرفته و یکپارچگی آن از دست نرود.
داستانهای فرعی نقشی کلیدی در پیکره فیلمنامههای امروزی دارند و ((مست عشق)) از این بابت نمونهای درخشان به حساب میآید. اولی قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاءالدین) به کیمیا خاتون است که به خوبی در بافت قصه جا افتاده و مثلثی عاشقانه را شکل میدهد و تماشاگر را به حدس و گمانهایی پیرامون نقطه عطف دوم فیلمنامه وادار میکند. دیگری داستانک مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه است که علاقهای نافرجام به دختری مسیحی به نام مریم داشته و توحیدی این داستانک را به بهترین شکل به قصه اصلی پیوند زده است. نکته مهمی که در فیلمنامه ((مست عشق)) به چشم میخورد، وفاداری به اندازه نویسنده به تاریخ است که وجوه نمایشی خوبی نیز به آن بخشیده شده است. همانطور که از عشق به عنوان تم اصلی و جانمایه اثر بهره گرفته و آن را به شخصیتهای اصلی گره زده است.
حسن فتحی در آخرین ساخته سینماییاش دست به ریسک بزرگی زده و به سراغ شخصیتی رفته که میلیون ها طرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دارد. او با توجه به فیلمنامه خوبی که در اختیار داشته تلاش کرده تا اثر شستهرفتهای را خلق کند. تلاشی که از همان سکانس نخست (کابوس جنگ اسکندربیک) خود را به رخ کشیده و تا آخر ادامه پیدا میکند. به ویژه در دکوپاژ فیلمنامه که ظرافت و وسواس خاصی در آن به چشم میخورد. برای مثال میتوان به سکانس گفتگوی طولانی شمس و مولانا اشاره کرد. البته نمیتوان از مست عشق گفت و به فیلمبرداری درخشان زندهیاد مرتضی پورصمدی و تدوین استاندارد میثم مولایی اشاره نکرد.
یکی از چالشهای مهم فیلم انتخاب بازیگران آن بوده که ترکیبی از بازیگران ایرانی و ترک به حساب میآید و ایجاد هارمونی میان آنها کار سختی به نظر میرسد. اتفاقی که تا حدود زیادی رخ داده و بازیگران نقش مهمی در کیفیت برجسته فیلم دارند. پارسا پیروزفر و شهاب حسینی انتخابهای هوشمندانهای برای ایفای نقشهای مولانا و شمس تبریزی بودهاند که البته کفه ترازو به سمت حسینی اندک چربشی دارد. همچنین بازیگران ترک زبان که در سینما و تلویزیون ترکیه شهرت زیادی دارند، در ایفای نقشها موفق بوده اند.
مست عشق از آن دسته فیلمهایی است که تولید و پست پروداکشن سختی داشته که از این بابت میتوان به گروه تولید آن دستمریزاد گفته و دستاوردهای آن برای سینمای ایران را به فال نیک گرفت.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903013